معنی قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن, معنی قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن, معنی rgk xbj، kcwu lcbj jaاjbj، smاc lcbj، lاc ;vاaتj، bc j;dj ;vاaتj, معنی اصطلاح قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن, معادل قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن, قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن چی میشه؟, قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن یعنی چی؟, قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن synonym, قلم زدن، مرصع کردن نشاندن، سوار کردن، کار گذاشتن، در نگین گذاشتن definition,